به گزارش منیبان؛ این زن در بازجویی های بازپرس جنایی گفت: ساعت 10 شب از محل کار خود واقع در میدان هفت تیر خارج شدم و برای رفتن به سید خندان سوار خودروی تیره رنگی شدم که تنها یک مسافر داشت و راننده هم پسر جوانی بود. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که ناگهان راننده تغییر مسیر داد و وقتی من اعتراض کردم و خواستم خودرو را متوقف کند، مرد جوان دیگری که تصور می کردم مسافر است، از صندلی جلو خودش را به صندلی عقب رساند و در حالی که گردنم را بشدت فشار می داد، به گونه ای که مرگ را جلوی چشمانم می دیدم، فریادزنان خواست سکوت کنم و کمک نخواهم، چاره ای جز تسلیم نداشتم. خودرو به سمت اتوبان همت تغییر مسیر داد و همزمان جوان خشن پس از کتک زدن من خواست تا در برابر خواسته شومش مقاومت نکنم.
مأموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران که می دیدند جرایم سریالی سیاهی رخ می دهد، با استفاده از همه امکانات اطلاعاتی و علمی توانستند ارابه شیطان را شناسایی کنند که متعلق به مرد سن و سال داری بود که مشخصاتش با دو سرنشین جوان همخوانی نداشت.در جریان تحقیقات پلیسی و قضایی مشخص شد که بیشتر اوقات خودروی تیره رنگ در اختیار پسر 25 ساله خانواده به نام «فرهاد» است که بارها به خاطر سرقت و مواد مخدر به زندان افتاده است.
با اعترافات هولناک فرهاد، مشخص شد وی همراه بچه محل 21 ساله اش به نام «سعید» سوار بر خودروی پدرش با پرسه زنی در اوایل شب و در تاریکی هوا زنان مسافر را سوار کرده و آنان را پس از تهدید به قتل تسلیم خواسته های شوم خود قرار می دادند.
با این افشاگری تلخ، کارآگاهان سعید را هم دستگیر کردند و وی نیز پذیرفت در اقدامات سیاه دوستش وی را همراهی کرده است.صبح دیروز این دو شیطان صفت در برابر بازپرس مدیرروستا قرار گرفتند و این در حالی بود که دو زن جوان هنوز از دیدن آنها وحشت داشتند.
او افزود: با گریه و التماس خواهش کردم تا دست از سرم بردارند اما آنها بی اعتنا بودند. در همان حال حرکتخودرو، مرد شیطان صفت خواسته اش را انجام داد و در حالی که باز گریه می کردم، در گوشه خلوت و تاریکی من را از خودرو به بیرون پرتاب کردند و گریختند.»
مأموران بلافاصله فرهاد را تحت تعقیب گرفتند و وی را روز یکشنبه 7 تیرماه در غرب تهران بازداشت کردند.این پسر ابتدا ادعای بی گناهی کرد و وقتی در برابر دو زن جوان قرار گرفت، سر به زیر انداخت و جرم سیاه خود را به گردن گرفت.
سعید به بازپرس جنایی گفت: «هر بار یکی از ما رانندگی می کردیم و دیگری زنان مسافر را کتک می زد و تسلیم خود می کرد.»
در حالی که مأموران پلیس به تحقیق برای ردیابی دو مرد شوم دست زده بودند، بازپرس مدیرروستا با سناریوی مشابه دیگری مواجه شد که در آن زن جوانی در منطقه یافت آباد تهران سوار بر ارابه شیطان گرفتار سرنوشت تلخی شده بود.این زن به بازپرس جنایی گفت: از میدان حصارک به مقصد پونک سوار یک خودروی تیره رنگ شده بودم که توسط دو سرنشین آن هدف آزار و اذیت قرار گرفتم.وی افزود: خودرو در حال حرکت بود که یکی از مردان من را تا حد مرگ پیش برد، خیلی گریه کردم اما آنها سنگدل بودند و وقتی چاره ای جز تسلیم ندیدم، آنها بعد از مدتی من را در محله خلوتی از خودرو بیرون انداختند و با سرعت فرار کردند.